پرنسس زهراپرنسس زهرا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
علی عزیزمعلی عزیزم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
محمد قشنگممحمد قشنگم، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
مامان مهربونممامان مهربونم، تا این لحظه: 39 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
بابای مهربونمبابای مهربونم، تا این لحظه: 44 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
وبلاگ زیبای منوبلاگ زیبای من، تا این لحظه: 3 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
سینا کوچولوسینا کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
کیان کوچولوکیان کوچولو، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
دانیال کوچولودانیال کوچولو، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره
ساره کوچولوساره کوچولو، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
ساجده (دختر عموم)ساجده (دختر عموم)، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
محدثه (دختر عمه ام)محدثه (دختر عمه ام)، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
زینب(دختر عمه ام)زینب(دختر عمه ام)، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
دوست قشنگم بیتادوست قشنگم بیتا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره
دوست نازم نرگسدوست نازم نرگس، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
دوست زیبایم زهرادوست زیبایم زهرا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
دوست مهربونم عارفهدوست مهربونم عارفه، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
دوست باحالم سارادوست باحالم سارا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره
دوست خوبم فائزهدوست خوبم فائزه، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
حانیه(دختر عموم)حانیه(دختر عموم)، تا این لحظه: 22 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
فاطمه(دختر عمه ام)فاطمه(دختر عمه ام)، تا این لحظه: 23 سال و 23 روز سن داره
دوست مجازیم ستایشدوست مجازیم ستایش، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
دوست عزیزم حنانهدوست عزیزم حنانه، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

3 تا فرشته کوچولو

دنیایی از خاطرات پرنسس زهرا عاشق بچه ها

غمی که هرگز برای من فراموش نمیشود

سلام عزیزای دلم راستش خودتون میدونید که من عااااااااااااااااشق بچه ام و خیلی دوستداشتم اگر مامانی بچه اورد دخمل باشه من همش تو نمازام دعا میکردم یه نی نی بیاریم و اگر خدابخواد دختر باشه خلااصه یه روز صبح تو ماه فروردین مامان اومد بهم اروم گفت(زهرا قراره خدا یه بچه بهمون بده) من اون لحظه اصن حال خودمو نفهمیدم ماممانم داشت یخچال رو تمیز میکرد سریع دسمال رو ازش گرفتم و گفتم مامان من میکنم  و با اشکی که داشت از چشام میریخت رو در یخچال شروع کردم خلاصه 4 ماه گذشت و مامان باید 5 مرداد باید میرفت برای سونوگرافی تعین جنسیت اما... 29 تیر بود که مامان از صبح همش میگفت کمرم درد میکنه......... من تا ظهر همهی کارا رو کردم...
23 آبان 1399

یک روز خوب با عارفه و مهدیسا

سلام دوستای خوبم اومدم خاطره اون روزی که با عارفه و مهدیسا رفتیم بوستان نرگس رو براتون بگم راستش من کلاس چهارم که بودم یکنفر اومد تو مدرسمون و افتاد کلاس من یعنی سرو من اولاش از این دختر خیلی خوشم نمیومد و بهش محل نمیدادم بعد یک روز معلممون خانم الماسپور بچه هایی که درسشون قوی بود رو تو کلباس نگه داشت و اونایی که درسشون یکم ضعیف تر بود رو فرستاد بیرون کلاس از قضا من رو نگه داشت و این دختر رو بیرون کرد/.... بعدش به ما گفت هر کدومتون یکی از این بچه ها رو انتخاب کنین تا باهاشون درس هارو کار کنین تا قوی تر بشن خلاصه همه یه نفر رو انتخاب کردن و من یکی دیگه از بچه ها موندیم  اونم یکنفر رو انتخاب کرد و فقط من و همون دخت...
16 آبان 1399

شهر زیبای ما

سلام دوستای قشنگم الان میخام یه چالش کوچولو و اسون بزارم و شما باید حدس بزنید شهر من چیه یکم راهنمایی میکنم و شما در کامنت بهم بگید البته خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی راحته! شهر گرمسیر دارای سوهان پزی های زیاد شهر مقدس شهر جواد رضویان دیگه فکر کنم کاملا فهمیده باشین  پس توی کاکنت بهم بگید خدانگهدار ...
9 آبان 1399

پایان ماه مهر*و سلام به ابان!

چقدر زود میگذرد این روزهای قشنگ! این روزهای بازی با تو/... این روزهای 3 سالگی!.. محمد عزیزم! هر چقدر بزرگ تر میشوی / بامزه تر... شیرین تر... و خوشمزه تر میشوی}... و از این بابت خوشحالم/... فقط 1 ماه مو نده به تولد 4 سالگی تو نفسم× سلام دوستای خوبم>< امید وارم حال دلتون خوب باشه تو این روزای قشنگ پاییزی بالاخره بافتن شالممممممممممممممممممم تموم شد و عکسشو برای معلممون فرستادم/.. من فقط یه کلاف بافتم چون فقط 1 ماه وقت بود و نمیتونستم بیشتر ببافم یعنی زمان اجازه نمیداد! اینم از شالم... اینم کل شااااااااااااااااااااااااااااالمه>< اینم سومین نقاشیمون که ترکیبی از{طرا...
9 آبان 1399
1